زمينه و اهداف: بهداشت دهان و دندان يکي از جنبه هاي اصلي سلامتي مي باشد که به دليل شدت و وسعت مشکلات موجود در اين عرصه به عنوان يکي از چالش هاي اصلي در بسياري از جوامع مطرح مي باشد. بر اين اساس، مطالعه حاضر با هدف بررسي وضعيت بهداشت دهان و دندان و عوامل مؤثر بر آن، در دانش آموزان پسر مقطع ابتدايي شهر پاوه، با استفاده از شاخص DMFT، CF و التهاب لثه در سال 1392 به انجام رسيد.

مواد و روش ها: اين مطالعه از نوع توصيفي مقطعي مي باشد که داده هاي آن با استفاده از معاينه دانش آموزان و نيز مصاحبه با آنان با استفاده از يک پرسشنامه نيمه ساختار يافته به دست آمد و نتايج به دست آمده به صورت فراواني (درصد) براي متغير هاي کيفي و به صورت ميانگين (انحراف معيار) براي متغير هاي کمي گزارش گرديد. به منظور بررسي معني داري رابطه ميان متغيرهاي دموگرافيک و زمينه اي با شاخص DMFT، CF و التهاب لثه از آزمون هاي ANOVA، تست تعقيبي توکي و کاي دو استفاده شد. تمامي تحليل هاي ياد شده با استفاده از SPSS17 استفاده گرديد و در تمامي موارد، P کمتر از 0.05 معني دار در نظر گرفته شد.

يافته ها: نتايج به دست آمده نشان مي دهد، ميانگين DMFT، 7.91 و با انحراف معيار 3.78 مي باشد که دندان هاي پوسيده ترميم نشده بيشترين تأثير را در اين شاخص گذارده است، يک سوم از آنان داراي علائمي از التهاب لثه هستند و تنها کمتر از 5 درصد افراد فاقد هر گونه پوسيدگي در دندان هاي خود مي باشند. بررسي ارتباط ميان متغيرهاي مورد مطالعه با شاخص هاي مورد بررسي نشان داد به جز متغير تعداد فرزندان و رتبه تولد، ساير متغيرها داراي ارتباط آماري معني دار با شاخص DMFT و CF و التهاب لثه ها مي باشند. البته ارتباط ميان مصرف لبنيات با شاخص التهاب لثه نيز معني دار بود.

بحث و نتيجه گيري: نتايج اين مطالعه حاکي از آن است که وضعيت بهداشت دهان و دندان در عرصه مورد مطالعه مناسب نبوده و با  چالش هاي جدي مواجه مي باشد. بي ترديد، توجه به نتايج به دست آمده از اجراي اين مطالعه و پيشنهادات ارائه شده، مي تواند راه گشاي    برنامه ريزان و سياست گذاران مراقبت هاي بهداشتي درماني باشد.